یادداشت‌های همراهان روزبهان

پیشنهاد همراهان روزبهان؛ در جستجوی حقیقت

📚دیگر متون بسته و آثاری که با پایان، تیتر پایان را نمایش می‌دهند لقمه‌ی دهان مخاطب فعال نیست و او را به لحظه‌ی لذت و کنکاش نمی‌رساند. مخاطب به دنبال اثری‌ست که با او همراه باشد، اثری که بتواند در «حقیقت» جریان پیدا کند. او به دنبال پیچیدگی و ابهام می‌گردد، چرا که حقیقتِ هستی چیزی جز همین مسیر مبهم و ناپیدا نیست. به همین خاطر نویسنده باید سرتاسر اثر حفره‌هایی برای خروج مخاطب بگذارد. چرا که «بودن» بی‌انتهاست و پایان، انگار توهینی‌ست بر وجود آدمی در این فضا. اثری که مخاطب را در درون خودش محصور کند کسالت‌بار و زندانی‌ست برای ماندن و پذیرفتن. این خروج جایی‌ست که اثر دوباره در خودش و مخاطب شروع می‌شود، جایی که دیگر فکر و نیت مولف اهمیتی ندارد. آبشخور جهان «او» هم چیزی جز این ابهام و گریز نیست؛ قبل از شروع کتاب در این عطشی که «او» کیست؟ این شاید حرکتی هوشمندانه باشد؛ چرا که با برگرداندن صفحه آخر باز هم در این سوال یعنی «او» می‌مانی. «او» یک سوال، یک تعلیق است؛ اما واقعن «او» کیست؟ اهمیتی ندارد، چرا که دائمن جا عوض می‌کند. پس نباید دنبال خودش بود. «او» سوژه است، عینیتی ندارد، یک بازی‌ست. اگر در زبان انگلیسی بود شاید می‌شد در دستور زبان (he & she) هویتی برایش ساخت. اما زبان فارسی به این مطلق‌بودگی تن نمی‌دهد؛ به این ابهام، به «او»، و به فضایی که اطراف «او»ست دامن می‌زند. در جهان «او» همه نیمه‌مُرده‌اند، حافظه‌ها پاک شده و در ادامه‌ هویت‌ها، برای همین همه حرکتی رو به نیستی دارند، اما میلِ به ادامه، روحی تازه‌ای در درون‌شان می‌دمد، هرچند می‌بینیم که آن هم تقلایِ بیهوده‌ایست و در انتها از «او» همان دلمردگی ابتدای اثر می‌ماند.«نخواسته بود که شروع کند، نمی‌خواست هیچ ماجرایی شکل بگیرد..»(او، ص٧) هرچند در روابطِ علت و معلولی اثر کمی دچار تنش می‌شویم اما «او» در جهانی که می‌سازد می‌کوشد تا این تقلا را نمایش دهد. نرسیدن، «او»‌بودگی و «او» ماندن را. کلمات همانند ذهن تقلا می‌کنند تا «او» را نزدیک‌تر کنند؛ شاید برای رسیدن به کلمه‌ای مثل «تو». اما بارِ حادثه آن‌قدر مهیب است که نگذارد هیچ‌چیز، حتی رسیدن هم مفهومی جز محو بودگی نداشته باشد و این پایانی غم‌بار بر بودنی است که «او» رقم می‌زند. «…هرچه بود، زخمی بود که دیدنی نبود. نمی‌شد فهمید دارو و مرهم را کجا باید مالید. بی‌معشوق عاشق شده بودم. عاشق جای خالی او..»(او، ص۶۶) و این‌گونه شاید «او» در خودش آغاز می‌شود تا هم‌چنان در نیستی ادامه پیدا کند.

پیشنهاد «امیر علی‌پور» عزیز
زندگی عادی جدید؛ معاشرت سالم با کتاب‌ها
📙 بسته‌های ویژه‌ از ۳۵ تا ۵۵ درصد تخفیف
📙 ۳۵ درصد تخفیف برای همه کتابها با کد تخفیف NOWRUZ
📙 تحویل رایگان در تهران
📙 ارسال با پست به دیگر شهرها

http://www.roozbahan.com

اشتراگ گذاری
برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *