روزنامۀ آرمان ملی: کتاب «او» حکایتی از درون و برون انسان
سمیه کاظمیحسنوند، داستاننویس: کتاب این زندگی برای چند ماه اجاره داده میشود، نوشتۀ مهدی آذری، شصتودو داستانک دارد؛ داستانکهایی که گاهی فقط چند سطرند و گاهی به دو یا سه صفحه هم میرسند. داستانک، قالبی است که ویژگیها و عناصر خاص خودش را دارد؛ ازجمله دوپهلوبودن داستانها و طنز اجتماعی، سیاسی، فردی و… از دیگر ویژگیهای این قالب، کوتاه و چکشیبودن آن است. این طنز چکشی، همهچیز را دستمایۀ خودش قرار میدهد؛ مانند برای مسائل مرتبط با محیطزیست، سیاستمداران یا زندگی کارمندی، تنهایی انسان و مسائلی از این قبیل.
نویسنده، در این مجموعه، بهخوبی توانستهاست مخاطب را با خود همراه کند و به سرزمین جذاب داستانکهایش ببرد. بیشتر داستانکها، از زبان راویِ اولشخص روایت شدهاند. در این کتاب، ما با دو نگاه مواجهایم:
اول، نگاه درون به درون؛ یعنی انسانی که در درون خودش غوطهور است و بسیاری از پدیدهها را با همین نگاه تجزیه و تحلیل میکند. داستانکهایی مانند «خلق خودآگاهی»، «اعضاء داخلی»، «آدم کامل» و «هیسهیس» از این قبیلاند. این نگاه، موقعیتهایی را خلق میکند که بهنوعی مکاشفۀ درونی هم محسوب میشوند؛ انسانهایی که در درون خودشان غرقاند و با خودِ واقعیشان دست به گریبان میشوند. برای نمونه، در داستانک «خلق خودآگاهی»، انسان شصتسالهای به تصویر کشیده شدهاست که به همت روانشناسان و پزشکان به فقدان خودآگاهی پی برده و با یک ابزار دقیق اندازهگیری مهندسی، اندامهای داخلیاش را اندازه میگیرد؛ اندامهایی مانند کلیه، قلب و شش.
اما نگاه دیگر، نگاه درون به برون است؛ نگاه انسانی که دلواپس چیزهایی است که خارج از خودش وجود دارند، محور این داستانکها، مسائلی است مانند محیطزیست و نجات کرۀ زمین از شر موجودِ دوپایی به نام انسان. داستانکهایی مانند «تسخیر دنیا»، «توسعۀ بسیار پایدار»، «جلسۀ سرّی»، و «خز روباه آبی» از این دستهاند. درواقع در این داستانکها، نویسنده شرایط بحرانی کرۀ زمین را ترسیم میکند؛ همچنین استیلای انسان نادانی را که صرفاً به دنبال سودجویی و ثروت است. در داستانک «جلسۀ سرّی»، حیوانات و گیاهان در زیرزمین و به دور از چشم انسانها، جلسهای سرّی برگزار میکنند تا دربارۀ شرایط بحرانی زمین و گونههای جانوری حرف بزنند و تصمیمگیری کنند. ازجمله شرکتکنندگان در این جلسه، گربۀ سیاه، فصل زمستان، گشنیز بهعنوان نمایندۀ گلها و سبزیجات، اکسیژن و سرباند:
زمستان گفت: نمایندگان محترم، گزارشهایتان را قبل از جلسه بهدقت خواندم. آمار و ارقامی که دادهاید، وخیمتر از سالهای قبلاند. تعداد و تنوع گونههای جانوری، گیاهی و حشرهها رو به کاهش است. زمین سوراخسوراخ شدهاست. آبها از بین رفتهاند. فصول تغییر هویت دادهاند. مثلاً در ظاهر، من را زمستان میبینید، اما من از درون، خودم را تابستان حس میکنم.
داستانکهای دیگر، بر بحران جوامع امروزی و تنهایی انسان، تسلط رسانهها بر همهچیز و همهکس، بحران ارتباط دوسویه بین انسانها و مسائلی از این قبیل تمرکز دارند. برای نمونه، داستانهای «رونمایی از نسخۀ جدید»، «این صف، صف من نبود»، «فرار مالیاتی»، «حق بیمه»، و «من کیام» به مسائلی میپردازد ازجمله تنهایی انسان، رابطۀ انسان مدرن با قوانین بوروکراسی اداری و حذف کلیت انسانی در جوامع بیرحم و مدرن امروزی.
در داستان «من کیام» آمدهاست:
وقتی گردنبند طلای یادگاری مادر پیرتان را دیدید، دوهزاروصدوپنجاه جستوجو دربارۀ اصالت گردنبند و نحوۀ فروش آن داشتید؛ چهارصدوبیستودو جستوجو دربارۀ نحوۀ خشکاندن درختِ همسایه انجام دادهاید؛ وقتی همسرتان مریض بود، هشتصد جستوجو دربارۀ نحوۀ طلاق زنهای روبهمرگ انجام دادید؛ وقتی همسرتان بهبود یافت و به خانه برگشت، پنجهزاروبیستویک جستوجو دربارۀ پاککردن حافظۀ موتورهای جستوجو انجام دادید.
درمجموع، کتاب این زندگی برای چند ماه اجاره داده میشود، پر است از دغدغههای اصیل و شریفی که به مخاطب تلنگر میزند؛ آن هم با زبان هنر، ادبیات و استعاره! زبان این مجموعه بسیار شستهورفته است و نشاندهندۀ تسلط نویسنده بر زبان. این داستانکها، هر کدام قصهای با خود دارند و با زبانی طنز و گزنده، مدام به مخاطب نیشتر میزنند.