خزان، روایتِ تداعی تصویرها و خاطرهها
آرمین کاظمیان، مترجم کتاب خزان، نوشتۀ آلی اسمیت، در گفتوگو با روابطعمومی انتشارات روزبهان گفت: «فرمِ روایی این کتاب، جریانِ سیالِ ذهن است؛ از این رو نسبت به کتابهای دیگر، حینِ ترجمۀ خزان زمان و انرژی بیشتری صرف کردم. تصور میکنم خوانش این کتاب برای خوانندۀ آن هم کمی متفاوت و دشوار باشد.
کمی دربارۀ جریان سیال ذهن در این کتاب توضیح خواهمداد. گاهی ما در حالتِ عادی، شخص یا تصویری را میبینیم که خاطرهای را در ذهنمان تداعی میکند یا با شنیدنِ آهنگی و بوییدنِ چیزی، خاطره یا تصویری از شخصی در ذهنمان شکل میگیرد. در این موقعیتها، ما با نوعی زنجیرۀ فرمی و معنایی در ذهنمان مواجهایم. راوی در جریان سیال ذهن، همین تأملات درونی و تکگوییهای ذهنی خودش را روی کاغذ مینویسد. بنابراین دربارۀ کتاب خزان هم میتوان گفت که بخش زیادی از این اثر در قالبِ جریانِ سیالِ ذهن نوشته شدهاست.»
آرمین کاظمیان به سال 1353 در شهر تبریز متولد شد. او در کودکی به دلیل شغل دولتی پدرش، زندگی در شهرهای متفاوتی را تجربه کرد و به دلیل علاقۀ خانوادهاش به شعر و ادبیات، در دوران کودکی و نوجوانی مطالعات بسیاری داشت.
او ترجمه از زبان انگلیسی به فارسی و زبانآموزی حرفهای را از همان دوران نوجوانی آغاز کرد و پس از آن در مقام مترجم، با نشریههای تخصصی همکاری داشت. گرچه او در سال 1371 در رشتۀ مهندسی کامپیوتر دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد، از ارتباط علمی با مجلههای ادبی و فرهنگی غافل نبود. او در مقام مترجم با ماهنامۀ ادبی-هنری «عصر جمعه» در مونترال کانادا همکاری داشت.
اولین کتاب آرمین کاظمیان با نام استخوانهای خورشیدی از انتشارات نیماژ در سال 1398 منتشر شد.
کتاب خزان، نوشتۀ آلی اسمیت، با ترجمۀ آرمین کاظمیان بهتازگی در انتشارات روزبهان منتشر شدهاست. به همین دلیل، با او دربارۀ نویسندۀ کتاب و سبک این اثر گفتوگویی داشتیم که در ادامه خواهیدخواند.
1_تاکنون کتابی از آلی اسمیت در ایران منتشر نشدهاست. کمی دربارۀ او و سابقۀ حرفهایشان برای ما خواهیدگفت؟
«آلی اسمیت»، نویسندۀ کتاب خزان است. ما در فارسی تصمیم گرفتیم نام نویسنده را با الفِ مددار بنویسیم تا با نام علی در فارسی اشتباه نشود.
پیش از این، هیچکدام از آثار آلی اسمیت به فارسی ترجمه نشدهبودند، از این رو میتوان گفت که این نویسنده در ایران، مؤلفِ نامآشنایی نیست.
نگارش داستانکوتاه، رمان و مستندنگاری اجتماعی، بخشی از کارنامۀ ادبی آلی اسمیت است. او دورۀ دکترای مدرنیسم امریکایی و ایرلندی را در دانشگاه کمبریج به دلیل بیماری رها کرد و تماموقت به نویسندگی پرداخت.
آلی اسمیت در سالهای گذشته، اغلب جایزههای ادبی معتبرِ دنیا را یک یا چند بار دریافت کردهاست؛ جایزههایی مانند فولیو، کاستا و گلداسمیت. جالب است بدانید که او تنها کسی است که چهار بار فینالیستِ نهایی جایزۀ «منبوکر» شدهاست.
2_معمولاً معیارهای شما در انتخاب یک کتاب برای ترجمه چه مؤلفههاییاند؟
دربارۀ معیارهای انتخابِ کتابها و بهطور خاص کتاب خزان، باید بگویم که معمولاً ابتدا کتابهای مطرح در سطح بینالمللی را پیگیری میکنم؛ کتابها و نویسندگانِ خوب، کتابهایی که در جشنوارههای بهنسبت معتبر برندۀ جایزهای شدهباشند یا نقدهای خوب و مثبتی دربارۀ آنها نوشته شدهباشد. پس از آن، کتاب را تهیه میکنم و صفحههایی از آن را میخوانم.
علاوه بر اینها، در ایران نمیتوانیم هر کتابی را برای ترجمه انتخاب کنیم؛ جدا از اینکه کتابِ منتخبمان کتاب خوبی است، باید قابلیتِ چاپ در ایران را هم داشتهباشد.
3_ پیشتر گفتهبودید نوع روایت خزان، شیوۀ جریان سیال ذهن است. این کتاب با نوشتههای معمولِ سیال ذهن، چه تفاوتهایی دارد؟
بله، فرمِ روایی این کتاب، جریانِ سیالِ ذهن است. از این رو نسبت به کتابهای دیگر، حینِ ترجمۀ خزان زمان و انرژی بیشتری صرف کردم. تصور میکنم خوانش این کتاب برای خوانندۀ آن هم کمی متفاوت و دشوار باشد.
کمی دربارۀ جریان سیال ذهن در این کتاب توضیح خواهمداد. گاهی ما در حالتِ عادی، شخص یا تصویری را میبینیم که خاطرهای را در ذهنمان تداعی میکند یا با شنیدنِ آهنگی و بوییدنِ چیزی، خاطره یا تصویری از شخصی در ذهنمان شکل میگیرد. در این موقعیتها، ما با نوعی زنجیرۀ فرمی و معنایی در ذهنمان مواجهایم. راوی در جریان سیال ذهن، همین تأملات درونی و تکگوییهای ذهنی خودش را روی کاغذ مینویسد. بنابراین دربارۀ کتاب خزان هم میتوان گفت که بخش زیادی از این اثر در قالبِ جریانِ سیالِ ذهن نوشته شدهاست.
4_یکی از خصوصیات بارز این کتاب، پاورقی و توضیحهایی است که برای واژهها و رخدادهای سیاسی و اجتماعی نوشتهاید. به نظر شما تا چهقدر، شرح واژگانی با آرایۀ مجاز یا جناس –مرتبط با زبان مبدأ- در متنهای ترجمهشده الزامی است؟
در این کتاب با ارجاعهای متنی، درونمتنی و فرامتنی بسیاری مواجهایم؛ ارجاعهای فرامتنی به کتابها، آثار نقاشی، ترانهها و اتفاقهای سیاسی-اجتماعی. من سعی کردهام بخشی از این ارجاعها را در پانوشتها اضافه کنم تا خوانندۀ فارسیزبان نیز از آن بینصیب نماند.
اما دربارۀ ارجاعهای درونمتنی. در قسمتهایی از کتاب، شما در مقام خواننده در صفحهای، با کلمهای، موضوعی یا جملهای، مواجه میشوید که در پنجاه یا صد صفحۀ بعد، به آن کلمه یا موضوع اشارهای شدهاست. اگر نتوانیم این زنجیرۀ ارجاع و اشارهها را دنبال کنیم، منظور نویسنده را -آنطور که باید- دریافت نخواهیمکرد.
علاوه بر اینها، آلی اسمیت به استفاده از آرایههای ادبی معروف است؛ آرایههایی مانند کنایه، ایهام، مجاز و جناس. معمولاً آرایههای ادبی در زبان مبدأ رخ میدهند و من تلاش کردهام که آنها را بهتفکیک توضیح دهم تا خوانندۀ فارسیزبان هم از آن آگاه شود.
بهطور کلی میتوان دربارۀ سبک نگارشِ اسمیت -بهخصوص در این کتاب- به سه نکته اشاره کرد:
1) روابط انسانی و اجتماعی: مانند روابط میان زوجها، همسایهها، همکارها، دوستان و غیره؛
2) اتفاقهای سیاسی و اجتماعی سالهای گذشته یا اتفاقهای کنونی؛
3) هنردر همۀ شکلهای هفتگانهاش
علاوه بر آنچه گفته شد، در این کتاب، با سه نوع متن متفاوت مواجهایم:
اول: خاطرات بعضی از شخصیتهای داستان؛
دوم: اتفاقهایی که در زمان حال برای هر یک از شخصیتها رخ میدهد؛
سوم: رؤیاها؛ و تخیلهای شخصیتها.
5_ این روزها چه کتابی را میخوانید و چه کتابهایی را برای ترجمه انتخاب کردهاید؟
بهتازگی کتاب یولسیز ترجمۀ خانم پدرامنیا را خواندم و دو کتاب در حال ترجمه دارم که یکی نقد با موضوع فلسفۀ هنر است و دیگری یک رمان امریکایی.
بسیار دلنشین… با آرزوی موفقیت و سلامتی آقای کاظمیان عزیز